نقش رسانه‌ها در تهاجم ترکیبی شناخت مبنا

‌زیر سؤال بردن اصول، ارزش‌ها، نهاد‌ها و شخصیت‌های انقلابی در آستانه ورود کشور به چهل و چهارمین بهار از عمر انقلاب، این روز‌ها به محور اصلی سیاست‌های تبلیغی و جنگ روانی دستگاه‌های رسانه‌ای دشمنان مردم ایران تبدیل‌شده است. از منظر این رسانه‌ها و دستگاه‌های سیاستگذاری و برنامه‌ریزی استکبار، تنها راه باقی‌مانده برای جبران شکست‌ها در عرصه‌های نظامی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی، سایبری و... ناکارآمدنمایی نظام و سلب امید و اعتماد و انگیزه مردم ایران در تداوم راه و مسیر پرافتخار گذشته است. راهبردی که در میان ابعاد جنگ ترکیبی دشمن به شریان اصلی این تهاجم تبدیل‌شده و می‌تواند پیونددهنده همه ابعاد آن باشد. در این عرصه شناخت و احساسات مردم در جوامع به‌منظور تضعیف آن با بهره‌گیری از توان و ظرفیت رسانه‌ها اعم از مطبوعات، خبرگزاری‌ها، رادیوتلویزیون، ماهواره‌ها، اینترنت و فضای مجازی و... موردتهاجم قرار می‌گیرد. بزرگنمایی، بمباران اطلاعاتی و تحریف اخبار و اذهان ازجمله کارکرد‌های جنگ ترکیبی شناخت مبنا در دنیای معاصر است.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتشان در ارتباط تصویری با مردم آذربایجان شرقی در روز ۲۸ بهمن ۱۴۰۰ با روشنگری نسبت به این عرصه یادآور شدند: دشمن امروز افکار عمومی به‌ویژه فکر و ذهن جوان‌ها را هدف گرفته است تا با هزینه کردن میلیارد‌ها دلار و با طراحی‌های مختلف در اتاق‌های فکرشان، بتوانند ملت ایران و به‌خصوص جوانان را از مسیر انقلاب برگردانند. معظم له «فشار اقتصادی» و «عملیات رسانه‌ای» را دو ابزار اصلی استکبار برای جدا کردن مردم از نظام و دستکاری در فکر آن‌ها برشمردند و گفتند: دروغ‌پردازی و تهمت‌زنی به ارکان انقلاب و مراکزی که در پیشرفت انقلاب تأثیر دارند، شیوه‌هایی است که در عملیات رسانه‌ای استفاده می‌شود.
در بررسی ظرفیت و توان کشور در مواجهه با این راهبرد ضعف برنامه‌ریزی و به میدان آوردن ظرفیت‌ها، سبب اثرگذاری جنگ شناختی دشمن و تصویرسازی منفی از نقاط قوت و دستاورد‌های ارزشمند انقلاب شده است و طبعاً میدان را برای اثرگذاری جنگ شناختی دشمن خالی می‌کند. اشاره به چند نکته در این زمینه ضروری است:
۱. در مقایسه با عملکرد هماهنگ رسانه‌های دشمن با برخی از پدیده‌ها، برخورد‌های ما پراکنده و بعضاً خنثی‌کننده است، به‌طور مثال در جریان انتشار فایل صوتی گفت‌وگوی فرمانده کل پیشین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با معاون اقتصادی وقت سپاه، تمامی دستگاه‌های رسانه‌ای نظام سلطه که عمدتاً توسط فراریان فتنه ۸۸ اداره می‌شود، همگام با بقایای داخلی این جریان بر اساس نقشه راه طراحی‌شده از روز ۲۱ بهمن به‌صورت هماهنگ تلاش کردند فایل صوتی را که نشانگر عزم سپاه برای برخورد با مفاسد احتمالی در یک پروژه اقتصادی است به بستری برای القای وجود فساد در سپاه و تخریب برخی از فرماندهان سپاه تبدیل کنند، اما وقتی‌که با روشنگری‌های سپاه در مورد این پروژه مواجه می‌شوند به ناگاه توپخانه آن‌ها خاموش می‌شود، اگرچه این سؤال باقی است که چرا این روشنگری سپاه به‌موقع و در همان ساعات اولیه صورت نگرفت و مدت چند روز عرصه رسانه‌ای و فضای مجازی و مهم‌تر از آن ذهن و روان مخاطبان جولانگاه رسانه‌های معاند بیرونی و عوامل داخلی آن‌ها شد.
۲. دولت سیزدهم در طی چند ماه شروع به کار خود در برخی از عرصه‌ها چند برابر دولت گذشته در عرصه‌هایی نظیرتأمین واکسن، اجرای مصوبه معطل‌مانده آزادسازی حریم رودخانه‌ها، بهبود روند کسب‌وکار و صدور مجوز‌ها و... کار کرده است، اما ضعف در اطلاع‌رسانی در مقایسه با جنگ روانی و تخریبی رسانه‌های بیگانه سبب تحت‌الشعاع قرار گرفتن و حتی وارونه قلمداد کردن این اقدامات شده است که نمونه بارز آن را می‌توان در مورد ضعف در اطلاع‌رسانی در مورد مذاکرات هسته‌ای در وین دید، که به‌رغم اسناد متقن ارائه‌شده از سوی ایران و عملکرد موفق دولت در کاهش پیوند روند اقتصادی کشور با مذاکرات، به دلیل ضعف عملکرد دستگاه اطلاع‌رسانی دولت و رسانه‌های داخلی مدیریت افکار عمومی و روند بازار ارز هنوز در دست رسانه‌های بیرونی است.
۳. در قبال موضع و عمل قرارگاهی و اقدامات تهاجمی رسانه‌های دشمن، اقدامات ما منفعل و به تعبیری واکنشی است نه کنشی و تهاجمی و این در حالی است که در عرصه‌هایی نظیر دفاعی که کنشی و فعالانه عمل شده است دستاورد‌های کشور آن‌چنان گران‌قدر است که عین منفعل کردن دشمنان، ابتکار عمل را در دست ایران قرارداده است.
۴. کوتاهی در برابر جنگ روانی رسانه‌های استکباری و معاند در مورد اقتدار و گستره نفوذ انقلاب اسلامی، ایراد دیگر جریان رسانه خودی است. آن‌ها سال‌هاست با فضاسازی نظام جمهوری اسلامی ایران را ناتوان و در معرض سقوط به تصویر می‌کشند و به‌زعم خود برای آن زمان تعین می‌کنند، اما هم‌زمان آنگاه‌که بحث گسترش و نفوذ ایران در منطقه تقویت جبهه مقاومت تثبیت اقتدار دفاعی و یا تحلیل روند مذاکرات هسته‌ای و ایستادگی ایران در برابر قدرت‌های غربی به میان می‌آید، در تحلیل آن درمی‌مانند. اما در این‌سوی میدان رسانه‌های جبهه انقلاب در بیان و دفاع از آن گرفتار خودسانسوری هستند.
این مصادیق و مسائل دیگری که مجال پرداخت آن نیست، ضرورت تحول در عرصه اطلاع‌رسانی در کشور را ایجاب می‌کند. رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتشان در روز ۱۹ بهمن‌ماه در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران، نقشه راه این عرصه را ترسیم و با اشاره به گسترش انواع رسانه‌ها در بستر‌های مختلف، سیاست قطعی رسانه‌های معاند اسلام و ایران را تحریف واقعیت‌ها با به کار بستن دروغ‌های حرفه‌ای دانستند و افزودند: «آن‌ها برای اجرای این سیاست، با بزک کردن چهره زشت و فاسد رژیم طاغوت و پوشاندن خیانت‌های آن‌ها، حتی به دنبال تزیین و آرایش تصویر سراپا جنایت ساواک هستند و در مقابل، با مخدوش کردن چهره انقلاب و امام بزرگوار، پیشرفت‌ها، حقایق و نقاط مثبت انقلاب را کاملاً کتمان، و نقاط ضعف را صد‌ها برابر بزرگ‌نمایی می‌کنند، بنابراین در مقابل این تهاجم رسانه‌ای، جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است.»
براین اساس مقابله با عملیات رسانه‌ای دشمن مستلزم موارد چندی است:
الف:برنامه‌ریزی برای عملیات تهاجمی در برابر جنگ ترکیبی شناخت مبنای دشمن و پرهیز از اقدامات صرفاً تدافعی با متنوع‌سازی ظرفیت‌های داخلی و خارجی.
ب: ایجاد انسجام در عملیات تهاجمی و تدافعی از طریق یک قرارگاه فرماندهی.
ج: آگاهی‌بخشی به مخاطبین و افزایش اعتمادبه‌نفس آن‌ها با جهاد تبیین.
د: بازنمایی واقعیت‌های امیدبخش کشور به شکل صادقانه و هنرمندانه.
ه: اطلاع‌رسانی به‌موقع و حفظ ابتکار عمل در خبررسانی دقیق با تکیه‌بر فناوری‌های جدید اطلاعاتی.
و:حساس کردن مردم به‌ویژه نسل جدید نسبت به عمق راهبرد دشمنان.
ز:پرهیز از انتقال حس ناامیدی به جامعه و تقویت روح امید و ایجاد باور به نتیجه‌بخش بودن استقامت و پایداری.
ح:ساماندهی شبکه‌ای ظرفیت‌های جبهه انقلاب برای جهاد تبیین و روایت امیدبخش.
برای مقابله با تهاجم ترکیبی دشمن، باید نخبگان انقلابی و همه نهاد‌ها پای کار بیایند و ایستادگی و جهاد تبیین را فرضیه‌ای روزانه برای خود تلقی کنند.